ماتیلدا به قلم حانیا بصیری
پارت هشتاد و یکم
زمان ارسال : ۲۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
با احساس درد و گرفتگی توی گردن و شونه هام چشمامو باز کردم و به اطراف نگاه کردم
دیشب تا صبح بیدار بودم و روی همون صندلی کنار تخت لئون نشسته بودم اما نمیدونم کی سرمو روی لبه تخت گذاشتم و خوابم برد!
خمیازه ای کشیدم و به چهره غرق در خواب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نیلوفر آبی
00خیلی عالی بود ممنون